یادگیری موسیقی در بزرگسالی

آموزش نوازندگی در بزرگسالی و نحوه یادگیری

Loading

امروزه تغییر، عاملی استرس‌زا و همچنین یکی از بهترین ابزارهای انگیزشی برای یادگیری در بزرگسالی است. مردم تمایل خود را برای تغییر با نزدیک شدن به روش‌های جدید ابراز می‌کنند: یادگیری موسیقی در بزرگسالی چنین است. موسیقی یکی از رسانه‌های موثر برای انتقال احساسات است. تشخیص عواطف در موسیقی فرآیند شناسایی آنهاست.

تئوری‌های یادگیری نشان می‌دهد که بزرگسالان ماهیت رقابتی دارند و در فرآیندهای یادگیری، خود را با دیگران مقایسه و در نتیجه رقابت می‌کنند. اکثر افراد ترجیح می‌دهند در موقعیت‌هایی که ممکن است جلوی دیگران خجالت بکشند و یا مورد تمسخر دیگران واقع شوند، قرار نگیرند. همین مورد است که آموزش هنر و همچنین بسیاری موارد دیگر را در بزرگسالان دشوار می‌سازد. از همین رو، رویکردهایی در جهت اطمینان‌بخشی باید ایجاد شود که هنرجویان در کنار احساس امنیت از آموزش استقبال کنند. 

یادگیری موسیقی در بزرگسالی

محدودیت‌های آموزشی بزرگسالان

این مقاله با در نظر گرفتن محدودیت‌هایی که یک بزرگسال دارد، مسیرهایی را در زمینه یادگیری موسیقی ترسیم می‌کند:

  • سبک متفاوت جذب دانش جدید
  • زمان کمتر برای سرمایه‌گذاری روی سرگرمی‌ها
  • دسترسی به صرف زمان کمتر در فعالیت‌هایی که به ظاهر سود قابل مشاهده‌ای برای ایشان ندارد

چرا هنر؟ چرا موسیقی؟

شاید بیشترین دلیلی که موجب علاقه‌مندی بزرگسالان به هنر می‌شود تغییر سرعت در زندگی باشد. بیشتر بزرگسالان برای ایجاد احساس لذت، شادی و رهایی از موقعیت‌های استرس‌زا به طور عام به هنر و بالاخص به موسیقی رو می‌آورند. زمانی که بزرگسالان بدانند چه چیزی را می‌دانند و چه چیز را نه، می توانند در مورد انجام گرفتن یا نگرفتن کارهایشان، تصمیمات آگاهانه بگیرند که آنها را به طور آگاهانه‌ای توانمند می‌سازد. با در نظر گرفتن یادگیری موسیقی برای ایشان، گام آگاهانه‌ی بعدی این است که همه‌چیز را در مورد اجرای ساز خارج از محیط آموزشی یا در برابر دیگر افراد بغیر از استادشان فراموش کنند. بر طبق گفته (گلدول، 2011) یک بزرگسال بصورت ناخودآگاه زمانی صلاحیت پیدا می‌کند که واقعا نتواند بگوید چگونه می‌تواند کاری را انجام دهد!

یادگیری موسیقی در بزرگسالی

سرمایه گذاری زمانی برای نوازندگی حرفه ای

بر اساس تحقیقات انجام شده توسط تیمی از روانشناسان آلمانی در اوایل دهه 1990 تایید شده است که برای رسیدن به سطح تخصصی حدود ده‌هزار ساعت تمرین لازم است. در این سری تحقیقات دانش آموزانی مورد بررسی قرار گرفتند که از کودکی تا بزرگسالی مشغول به یادگیری موسیقی بوده‌اند. یکی از سوالاتی که از این افراد پرسیده شد این بود که در طول دوران یادگیری، روزی چند ساعت تمرین کردی؟

چیزی که آنها دریافتند این بود که بیشتر هنرجویانی که شرکت کردند، آموزش ساز خود را تقریباً از 5 سالگی آغاز کرده بودند، با ساعات تمرین مشابه تا سن 8 سالگی، زمانی که برخی تعداد ساعات اختصاص داده شده به تمرین را تغییر دادند. پس از بررسی دقیق‌تر داده‌های جمع‌آوری‌شده، محققان دریافتند که افراد مستعد و نخبه به طور متوسط ​​بیش از 10000 ساعت تمرین کرده‌اند، در حالی که دیگر افراد تنها 4000 ساعت تمرین داشتند (گروه ویسدام، 2013).

از آنجا که بزرگسالان گروهی رقابتی هستند، از همه منابع یادگیری برای کسب مزیت نسبی استفاده می‌کنند. اما خبر خوب برای همه هنرجویان بزرگسال (بطور کلی همه هنرجویان) تحت قانون “20 ساعت اول” است که توسط جاش کافمن تعریف شد و بیان می‌کند که هر فرد می‌تواند هر چیزی را یاد بگیرد، به شرطی که مایل باشد تا 20 ساعت برای مطالعه و تمرین سرمایه‌گذاری کند.
نویسنده مفهوم 20 ساعت اول را توضیح می‌دهد و خلاصه‌ای از رویکرد سیستماتیک برای کسب سریع یک مهارت ارائه می‌دهد.

روش های آموزش موسیقی به بزرگسالان

چگونه یاد بگیریم؟

نخست باید مشخص کنیم یادگیری این هنر صرفا جهت ارتقای شخصی و ایجاد حال خوب است یا بعنوان حرفه‌ای در آینده. مالکوم نولز بهمراه محققان و متخصصان آموزش بزرگسالان، دلایلی را که ایشان را بسوی یادگیری سوق می‌دهد، شناسایی کردند(کلاپر، 2010).

این دلایل شامل نیاز به یادگیری (ناشی از تغییر در وضعیت کاری، موقعیت اجتماعی و غیره) و علاقه و تمایل به یادگیری می‌شود که معمولاً با انگیزه‌ی درونی همراه است. یکی از سخت‌ترین موارد در مورد یادگیری بزرگسالان، زمانی است که آنها وادار به یادگیری بشوند بخصوص زمانی که  نمی‌خواهند.

از سوی دیگر، روش‌هایی که بزرگسالان از طریق آنها یاد می‌گیرند، چالش دیگری است. آنها معمولا به سرعت خسته می‌شوند، بنابراین یادگیری هر نکته‌ی جدید باید به سرعت مطرح شود (حدود 9 تا 15 دقیقه) و با مشارکت مداوم ایشان، اعم از تمرین فردی، کار گروهی و غیره انجام شود.

اما یادگیری اگر صرفا در جهت دریافت حال خوب انجام شود، سرعت یادگیری می‌تواند به حداقل کاهش یابد. بر طبق تعاریف در فرهنگ لغت وبستر و آکسفورد اینگونه یادگیری، فعالیتی آموزشی است که به شادی، احساس راحتی و معنا در جهان کمک کند.

جالب آنکه وقتی نقش آموزش موسیقی در ایجاد حال خوب و رضایت فردی، در مناطق و زمینه‌های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، مشخص شد که موسیقی به تغییر خلق و خو، ایجاد ارتباطات اجتماعی و شناسایی گروه هم‌سالان کمک می‌کند، آرامش را فراهم کرده و تنهایی را کاهش می‌دهد. (هیلز و آرگیل، 1998؛ کروتز و همکاران، 2004)

آیا یادگیری موسیقی با انواع روش‌های یادگیری متفاوت است؟

یادگیری موسیقی جنبه‌های مختلفی دارد. بسیاری از اعضای بدن و هر دو نیمکره‌ی مغز را درگیر می‌کند و معمولا انجام آن سخت است، بخصوص زمانی که فرد در ابتدای راه است، اما خبر خوب این است که بزرگسالان شانس بیشتری برای یافتن ساز مورد علاقه‌ی خود دارند چرا که آنها زمان داشته‌اند تا ترجیحات موسیقی خود را بشناسند.

چگونه ساز موردعلاقه خود را انتخاب کنیم؟

درنتیجه قبل از آموزش و انتخاب ساز، باید به چند نکته فکر کرد.

  • اولین نکته این است که شخص به چه نوعی از موسیقی علاقه دارد، زیرا تاثیر مستقیمی بر انتخاب ساز دارد.
  • نکته‌ی دوم، دلیل تمایل فرد به یادگیری ساز است که آیا شخص ترجیح می دهد با ارکستر یا گروه بنوازد، یا تک‌نوازی را ترجیح می‌دهد؟ همین دلیل است که افراد سازهای مختلفی چون گیتار، درام، پیانو یا ویولن را انتخاب می‌کنند.
  • نکته‌ی سومی که ممکن است به نظر برسد مربوط به هزینه‌ی خرید ساز و آموزش است.
  • مسئله چهارم فضای کافی موجود در منزل و همینطور ضخامت دیوار در آپارتمان‌هاست که فرد بتواند ساعاتی را به تمرین اختصاص دهد و
  • نکته‌ی آخر که شاید مهمترین نکات باشد پیدا کردن استاد خوب برای آموزش و یادگیری است.

جنبه‌های دیگری چون محدودیت‌های فیزیکی (مانند وزن ابزار موسیقی)، سرمایه‌گذاری روی زمان و اینکه یک شخص چقدر در خصوص یادگیری جدی است، هم حائز اهمیت است.

منبع

ترجمه و تلخیص: کتایون نوایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول